نگاهی اجمالی به کتاب“ چه کسی را بینظیر میدانیم؟ آیا ممکن است در جواب به خودتان اشاره کنید؟ آیا خودتان را شخصیتی استثنائی میدانید؟ کتاب صوتی تو بینظیری نوشتهی ویکتوریا اوستین به شما میگوید که تمام افراد میتوانند پاسخی مناسب برای این سوال باشند، زیرا خداوند هر یک از ما را به شیوهای متمایز و درخشان آفریده است.
خداوند از روح خویش در وجود تکتک ما دمیده پس اغراق نیست اگر بگوییم هر شخص گوشهای از ذات الهی را درون خویش دارد. ما ساخته و مخلوق اوییم، شکلگرفته توسط خردی بینهایت که خوب میدانسته کدام نعمت را به بندهاش بخشیده و چه چیزی را از او دریغ کند. ممکن است با دیدن دیگری به داشتههایش غبطه بخوریم شاید هم برعکس، احساس غرور کنیم. مسئلهی مهم به یاد داشتن این نکته است که نقشهی زندگیمان از قبل طراحی شده و تمام آنچه فراتر از اختیار ماست یک هدف دارد: بینظیر بودن ما! ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ''هنری عقربهی دقیقهشمار ساعت روی دیوار را تماشا کرد. در سراسر لندن، در سراسر دنیا، عقربهها دقیقاَ با سرعتی یکسان حرکت میکردند، بیاینکه هیچکدام از دیگری جلو بزنند...''
| ویلیام ترور را نه میتوان روانشناس خواند نه کارآگاه، اما میتوان گفت که خصلتهای هر دو را دارد. او در این رمان بستریشدن چهار زن را در بخش چهار اتاقهی «بیمارستان زنانهی لیدی اوگاستا هپتری» بهانه قرار میدهد تا در زندگیشان سرک بکشد و از بیمها و شکستها، رازها و کابوسهایشان بگوید. ترور عاشق شخصیتهایی است که جامعه به آنها پشت کرده، انها که نه به موفقیت دندانگیری دست یافتهاند نه دیگر جوانی و زیبایی برگ برندهشان است.
ترور در این رمان تصویری واضح و پر از جزئیات از زندگی در لندن دههی هفتاد میلادی ارائه میدهد. ”