نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب آنسان که انسان میاندیشد شناخته شدهترین اثر جیمز آلن، به شما میآموزد که از طریق اندیشهای که اختیار میکنید و به آن پر و بال میدهید، شخصیت و زندگی خود را میسازید.
این سخن که، «انسان همان نیتی است که در دل دارد»، نه تنها تمام ابعاد وجود انسان را دربرمیگیرد، بلکه چنان جامع است که کلیهی شرایط و اوضاع و احوال زندگی او را شامل میشود.
همانسان که تا بذری نباشد گیاهی هم نخواهد رُست، هر عمل انسان هم از بذرهای نهانی اندیشهاش جوانه میزند و تا اندیشهای در کار نباشد عملکردی هم نخواهد بود. این مطلب، همانقدر دربارهی اعمال «خودجوش» و «ناخودآگاه» صدق میکند که در مورد اعمال عمدی صادق است.
عمل از اندیشه شکوفا میشود و خوشی و رنج میوههای آن هستند؛ از این رو، انسان میوههای تلخ و شیرین درختانی را میچیند که آنها را به دست خود کاشته است.
در کتاب آنسان که انسان میاندیشد (As a Man Thinketh) میخوانید که شما حاصل اندیشهای هستید که در سر دارید. اگر اندیشهی انسان اهریمنی باشد، پیامد آن درد و رنج خواهد بود، درست همانگونه که ارابه از پسِ گاو میآید. و اگر اندیشهی انسان پاک و ناب باشد، سعادت و خوشی همچون سایه در پیاش روان خواهد شد؛ به یقین، جز این نخواهد بود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب ییلاق انگلیسی اثر مارک دوگن را خیلی ساده میتوان رمانی عاشقانه نامید، ولی نه یک رمان عاشقانهی سبک و بیمحتوا. دوگن در این کتاب فراز و نشیبهای زندگی آدمی را بیان کرده، که دچار سرگردانی است. ییلاق انگلیسی برنده جایز? گنکور و جایز? بزرگ رمان آکادمی فرانسه شده است.
شخصیت اصلی این داستان، ضمن این که همه گونه توقعی از زندگی و لذتهای آن دارد، به درستی نمیداند دنبال چه میگردد و این سرگشتگی و دودلیها و تردیدهای هاملتوار، قدرت تصمیم گیری را از او سلب میکند. این باعث میشود، جایی که باید خویشتنداری به خرج دهد، دست به عمل میزند که طبعاً نتیجهی هر دو رفتار هم فاجعهبار است. اما سرانجام او را در سن چهل سالگی، پریشان و سرگردان به حال خود رها میکند.
رمان ییلاق زندگی داستان دختری را روایت میکند که مشکلاتی از زمان جوانیاش دارد و بعد از ازدواج مشکلاتی با همسر خود پیدا میکند. این دختر در یک دایره دوزخی افتاده است که هر قسمت را درست کند جایی دیگر خراب میشود. بر اثر مشکلاتی که همسرش برایش ایجاد کرد: اینکه غیباش زد و خود را مخفی کرد، دختر خانواده را ترک کرد، در حالی که عشقشان عشق پایداری بود. ”