نگاهی اجمالی به کتاب“ در این شماره کتاب شنبه، به بهانه بررسی چهار دوره ملتهب تاریخی، به ادبیات و رمانهای برآمده از درون همین التهابها سری زدیم، وقایع تاریخی را بررسی کردیم و از زندگی و آثار نویسندگانی که از تاثیر این وقایع نوشتهاند حرف زدیم. یادداشتها و روایتهای این شماره هم در ارتباط با همین نگاه به تاریخ است. در بخش داستان ماه هم بخش سوم روایت حسین پاکدل را از روزهای کودکی و نوجوانیاش در اصفهان میشنویم. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستانی عاشقانه با روایتی متفاوت است. «فهیم عطار» در این کتاب سوژههای متفاوتی برای نوشتن پیدا کرده است. این داستان درونمایههای روانشناسی و ماجراجویی هم دارد. با وجود کتابهایی مثل قابهای خالی، هنوز هم میتوان به خواندن یک کتاب خوشخوان و پرکشش ایرانی امیدوار بود.
شب عروسیمان بود. مهمانها همه رفته بودند. کراواتم را شل کردم و روی صندلی ولو شدم. پونه کنارم نشست و کفشهایش را درآورد. «پشت پاهام رو زدن. حالم از کفش پاشنهبلند به هم میخوره.» نگاهش کردم و گفتم: «بالاخره رسما مالِ من شدی.» ابرو بالا انداخت و گفت: «من مال هیشکی نیستم. من مال خودمم.» ”