اعترافات در ساعت هفت و چهل و پنج

کتاب صوتی

کتاب صوتی اعترافات در ساعت هفت و چهل و پنج

کتاب صوتی اعترافات در ساعت هفت و چهل و پنج

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده لیزا آنگر
برگردان مهناز مهری

نام اصلی: Confessions on the 7:45

ناشر: کوله پشتی

سال چاپ: 1400

شابک:

دسته بندی: رمان

خلاصه:

اثری پرفروش و قدرتمند درباره‌ی برخورد تصادفی دو زن که زنجیره‌ای خیره‌کننده از دروغ‌ها را آشکار کرد. کتاب اعترافات در ساعت 7:45 اثر لیزا آنگر داستان هم‌صحبتی دو غریبه را در قطار روایت می‌کند که به برملا کردن رازهای زندگی خود برای یکدیگر می‌پردازند.

درباره کتاب اعترافات در ساعت 7:45:

به راستی چه کسی می‌تواند محرم اسرار دیگری باشد؟ تا به حال به این فکر کرده‌ای که به دور خودت حصار بکشی و نه رازت را به کسی بگویی و نه سِر دیگران را درون خودت حمل کنی؟ زیرا که راز بین سه نفر تنها زمانی راز باقی می‌ماند که دو نفر آن‌ها مرده باشد...
سلنا مورفی در وضعیت بدی به سر می‌برد. او به تازگی فهمیده ‌است همسرش با پرستار بچه‌شان رابطه دارد. او یک روز در قطار نشسته بود و از محل کار به خانه برمی‌گشت که در این میان خانمی شروع به صحبت با او کرد. زن پیش سلنا اعتراف کرد که با رئیسش رابطه دارد. سلنا نیز از ماجرای رابطه‌ی پنهانی همسر و پرستار با زن غریبه می‌گوید. با رسیدن به مقصد، او تصور کرد گفت‌وگو به پایان رسیده و آن‌ها دیگر هرگز با هم هم‌کلام نخواهند شد.

بشنوید:

هنرمندان:
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی بخش D بخش D

فریدا مک فادن

کتاب صوتی درخواست دوستی درخواست دوستی

لورا مارشال

کتاب صوتی مالوی مالوی

ساموئل بکت

کتاب صوتی زنی پشت پنجره زنی پشت پنجره

ای.جی.فین

کتاب صوتی مردگان زرخرید مردگان زرخرید

نیکلای گوگول

کتاب صوتی زیبا و ملعون زیبا و ملعون

اسکات فیتز جرالد

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان #5 "نامه ای به خدا" - نویسنده گرگوریولوپزفوئنتس با صدای معصومه عزیز محمدی ”

کلیدنویسنده: ایزاک بشویس سینگرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ " بسی پاپکین" زنی بیوه و میانسال است که در آپارتمانی در نیویورک زندگی می‌کند.او که سالهاست در دنیای تنهایی خودش بسر میبرد ، نسبت به همه ی آدم‌ها و همسایگانش بدبین است و با کسی ارتباط ندارد. روزی هنگام خروج از آپارتمان همچون همیشه در را قفل می‌کندو حتی سوراخ کلید را هم با بتونه پر میکند تا نیروهای مافوق بشری به آپارتمانش راه پیدا نکنند.اما در غروب این روز بخصوص با صحنه‌هایی از زندگی مواجه می‌شود که به کلی روحش را دگرگون می‌کند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools