نگاهی اجمالی به کتاب“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت میشود.در طول مهمانی که تا انتهای شب میانجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف میزند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب میشود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش میپرد که صاحب کالسکهای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب میشود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت میکند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار میشود که گروهی سواره به سوی خانه شان میآیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستانی پرپیچوخم از سایاکا موراتا (Sayaka Murata) نویسندهی جوان و مطرح ژاپنی که ما را با غافلگیریهای متعدد حیرتزده میکند! کتاب صوتی سوپرمارکت شبانه روزی دربارهی کیکو، زنی سیوشش ساله و ساکن توکیو است. کیکو در کودکی هرگز توسط خانواده و مدرسه پذیرفته نشده اما وقتی بهعنوان کارمند فروشگاه زنجیرهای استخدام شد، بالاخره هدفی در زندگیاش پیدا کرد. حالا او کاری برای انجام دادن داشت، دستورالعملهایی که برای هر لحظهاش قانونی تعریف کرده بودند و این که موقعیتهای پیشبینینشده خیلی کم اتفاق میافتاد به او آرامش میداد. ”