
مسخنویسنده: فرانتس کافکا
نگاهی اجمالی به کتاب“ مجموعهای از پنج داستان شنیدنی نوشتهی فرانتس کافکا -نویسندهی نامدار و صاحبسبک آلمانی- را در کتاب صوتی مسخ و داستانهای دیگر میشنوید. داستانهای این مجموعه بهترتیب «مسخ»، «در سرزمین محکومان»، «گزارشی به فرهنگستان»، «هنرمند گرسنگی» و «لانه» نام دارند.
بیتردید مسخ را میتوان یکی از تأثیرگذارترین و پربحثترین آثار ادبی قرن بیستم قلمداد کرد. فرانتس کافکا در این داستان ماجرای مردی بهنام گرگور سامسا را روایت میکند که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میبیند که دیگر کالبد انسانی ندارد. او حالا در خانهی خود و روی تخت خود، به حشرهای زشت و بزرگ و چندشآور تبدیل شده است. منتقدان و مفسران تحلیلهای بسیاری از داستان مسخ ارائه دادهاند و با گذشت دهها سال از نگارش و نخستین انتشار این اثر، گرگور سامسا کماکان توجهها را بهسوی خود جلب میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ادبیات داستانی ایران، علیرغم غنای فکری، مضمونی و زبانیاش، هرگز روی خوشی به ژانرها نشان نداده است. در تاریخ این ادبیات، به ندرت اثر ارزشمندی را مییابیم که مطابق تعاریف پذیرفتهشده، متعلق به یکی از ژانرهای به اصطلاح سرگرمکنندهی ادبی، از جمله ژانرهای جنایی، علمی - تخیلی، معمایی، ترسناک، گوتیک و... باشد. در همین راستا، باید اذعان داشت که ژانر فانتزی، در مقایسه با سایر ژانرهای یادشده، به طور خاصتری نادیده گرفته شده است! امری که با در نظر گرفتن مایههای خیالیِ نیرومند در سنتِ داستانگوییِ شفاهی ایران، نه فقط عجیب، بلکه تأسفبار مینماید.
بحث از دلایل ژانرگریزیِ داستاننویسان و خوانندگان ایرانی، مستلزم مجالی فراختر از این است. به هر رو، ما سطور پیش را تنها به این بهانه نوشتیم که یکی از معدود کتابهای ارزشمندِ ژانر فانتزی در زبان فارسی را خدمتتان معرفی کنیم: اثری از احمدرضا صالحی با عنوان میدگارد 1: دره طلسم شده.
داستانِ کتاب میدگارد (Midgard)، حول محور پسری به نام آریا میگردد. سلسله ماجراهای هیجانانگیز و شگفتیآوری که این پسر جوان در مقام قهرمان داستان پشت سر میگذارد، از زمانی آغاز میشود که او، طی رویدادی مرموز، به پریزادگیِ خود پی میبرد! ماجرا از این قرار است که آریا، بر خلاف آنچه ظاهرش نشان میدهد، نه کاملاً انسان، بلکه پری - انسانی جادوییست. واقعیتی که متأسفانه یا خوشبختانه، برای او ماجراهای خیالیِ فراوانی رقم خواهد زد. آخر، در عالم جن و پری، نادیده گرفتن «خون و اصالت»، امری ناممکن مینماید... ”