نگاهی اجمالی به کتاب“ چند لحظه چشمانتان را ببندید و زندگی رویاییتان را مجسم کنید. زندگیای را مجسم کنید که بهراستی آرزویش را دارید. آن را میبینید؟ آدمها را میبینید؟ صداها را میشنوید؟ آن را بهوضوح و روشنی احساس میکنید؟ اگر میتوانستیم رویاهایی را که در سر داریم به واقعیت تبدیل کنیم، زندگی باشکوه نمیشد؟ با این حال، در اغلب مواقع، پس از آن که رویایی را در سر میپرورانیم چشمانمان را باز میکنیم، سرمان را تکان میدهیم و به خودمان میگوییم: «حالا باید برگردم به واقعیت!» آن زندگی که برای ما رویاست، برای بعضیها واقعیت است! چرا؟ چون از ما بهترند؟ چون خونشان از ما رنگینتر است؟ چون از ما خوشاقبالترند؟ بدیهی است که اینطور نیست! پس چرا آنچه برای ما رویاست برای بعضی واقعی است؟ چون آنچه را برای تحقق رویایشان لازم بوده است، انجام دادهاند. آنها پایشان را از رویاپردازی محض فراتر نهاده و آن را خلق کردهاند! زندگیای را خلق کردهاند که میخواستند. برای تحقق زندگی دلخواهشان تلاش کردهاند. مسؤولیت سرنوشتشان را بر عهده گرفتهاند. حالا، نوبت شماست! ”

هوونویسنده: ویلیام ترور
نگاهی اجمالی به کتاب“ ویلیام ترور از بزرگترین نویسندگان داستانهای کوتاه بلند و نمایشنامههای ایرلندی در قرن اخیر است. بسیاری نیز وی را بعنوان یکی از بزرگترین نویسندگان داستانهای کوتاه انگلیسی زبان میدانند.در داستانهای او هم فضای انگلیسی و هم فضای ایرلندی به خوبی ملموس است. در مجموعهای که پیش رو است تنهائی انسانها و ناتوانی آنها در مواجهه با این تنهائی و درک علت آن به زیباترین شکل ممکن به تصویر کشیدهشدهاست. تنهائی که غالبا درک آن برای دیگران سخت و یا غیرممکن است. ”