ماجرای دومین لکه( مجموعه نمایشی شرلوک هلمز)

نمایش صوتی

نمایش صوتی ماجرای دومین لکه( مجموعه نمایشی شرلوک هلمز)

نمایش صوتی ماجرای دومین لکه( مجموعه نمایشی شرلوک هلمز)

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

" کشف راز معمای محرمانه "

نام اصلی: The Memories of Sherlock Holmes

ناشر: نشر ثالث

سال چاپ: 1393

شابک:

978-622-6386-00-5

خلاصه:

مدرک محرمانه و مهمی از خانه‌ی یکی از مقامات بلند‌پایه وزارت خارجه انگلستان به سرقت رفته‌است . نخست وزیر و مسئول وزارت خارجه از هولمز برای پیدا کردن این نامه طلب یاری می‌کنند.این نامه در صورتی که به دست بدخواهان بیفتد می‌تواند جرقه‌ی بروز جنگ در سراسر اروپا را بزند. هولمز به همراه دستیارش دکتر واتسون تحقیقاتش را دراین موردآغاز می‌کند .سرنخ های اولیه هولمز را به خانه و همسر مسئول وزارت خارجه می‌کشاند.

بشنوید:

هنرمندان:
بازیگر علی زرینی
کارگردان رضا عمرانی
ادیتور صنم کجوئی
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: ادریبهشت ماه 96

مدت زمان اثر: 1 ساعت و 14 دقیقه

این مجموعه نمایشی در فرم و شیوه اجرایی ساختار کلاسیک روایت را برگزیده و روابط شخصیت‌ها و مکان‌های وقوع داستان در همان چارچوب آشنا برای مخاطب فضاسازی و اجرا شده‌اند.

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 6

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

مازیار کربلایی هادی

31 فروردین 1397 ساعت 11:42

سلام همچنان لینک دانلود نمایش دو لکه بسته است لطفا رسی گی کنین.

محسن کیاندوست

31 فروردین 1397 ساعت 16:52

با سلام و عرض پوشش. آماده سازی مجموعه شرلوک کمی طولانی شده و به زودی بر روی سایت قرار داده میشود. قاعدتا آثاری که در قسمت بزودی قرار دارند نباید برای فروش باز می بودند. به محض آماده شدن به شما اطلاع رسانی خواهد شد. چنانچه تمایل داشته باشید میتوانیم خرید شما را بازگشت دهیم تا از سایر اثار استفاده نمایید.

مازیار کربلایی هادی

31 فروردین 1397 ساعت 02:14

سلام متاسفانه ماهک خریداری شد منتها لینک دانلود ساخته نشد ، واقعا و واقعا قالب سایت شما بسیار ناکارآمد و اعصاب خورد کن و بیجهت پیچیده است حال اینکه سایتهای دیگری هم هستند که کاربر بی جهت به زحمت نمی افتد و خیلی راحت به محتوی دسترسی دارد من نمیدونم واقعا چرا به این شکل خب بنده الان درتنهایی نیاز دارم این قطعه را گوش کنم که ناممکنه اونهم پس از پرداخت متوجه شدم که امکان شنیدن ندارم واقعا متاسفم

محسن کیاندوست

31 فروردین 1397 ساعت 16:52

ممنون از نظرتون. لطفا بفرمایید با کدام قسمت از کاربری سایت مشکل دارید تا حتی المقدور اصلاح کنیم.

امیر محمد ترابی

18 خرداد 1398 ساعت 08:33

سلام مثلا کتاب های خریداری شده در نسخه موبایل اسم و پوستر هاشون نمیاد ، در ثانی واقعا پیچیده کردید همین لیست کتابهای من رو در صفحه اصلی میزاشتید درست بعد از ورود

دیزاین سایتتون هم دلگیره بنظر من

محسن کیاندوست

24 مرداد 1398 ساعت 23:07

ممنونم نظرتون رو بررسی میکنیم

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی شیطان به قتل می‌رسد شیطان به قتل می‌رسد

آگاتا کریستی

کتاب صوتی هشت قتل حرفه‌ای هشت قتل حرفه‌ای

پیتر سوانسون

کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی قتل خانم مک گینتی

آگاتا کریستی

کتاب صوتی شیر سیاه شیر سیاه

الیف شافاک

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم برای فرداها متشکرم

والری تریرولیر

کتاب صوتی آدم کجا بودی؟ آدم کجا بودی؟

هاینریش بل

تازه‌های ماه‌آوا

قاتل در باراننویسنده: ریموند چندلرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان از زبان یک کاراگاه خصوصی روایت می‌شود.او توسط مردی به‌نام "دراوک" استخدام می‌شود تا درباره روابط پنهانی دختر او تحقیقات کند.کاراگاه در یک روز بارانی و در تعقیب دختر جوان وارد خانه‌ای می‌شود که دقایقی پیش از ورود او قتلی در آنجا اتفاق افتاده‌است. ”

خاطره‌های پراکندهنویسنده: گلی ترقیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب خاطره‌های پراکنده نوشته‌ی گلی ترقی است. او در این کتاب، هشت داستان کوتاه را کنار هم قرار داده که عنوان داستان‌ها از این قرار است: «اتوبوس شمیران»، «دوست کوچک»، «خانه‌ی مادربزرگ»، «پدر»، «خدمتکار»، «مادام گُرگِه»، «خانه‌ای در آسمان» و «عادت‌های غریب آقای الف در غربت». با توجه به‌عنوان کتاب، شاید نویسنده در نگارش این داستان‌ها از خاطرات کودکی‌اش متأثر باشد و شاید اصلاً بخشی از خاطراتش را عیناً در این کتاب نقل کرده باشد. در داستان «دوست کوچک» قصه‌ی دو دختربچه را می‌خوانیم که با هم پیمان خواهری بسته‌اند؛ اما پیدا شدن سر و کله‌ی یک دوست سوم همه‌چیز را به هم می‌ریزد. در بخشی از این داستان آمده است: «تابستان هزار و نهصد و هشتاد و چهار؛ ساحل مدیترانه پوشیده از آدم است. جا برای تکان خوردن نیست. به خاطر بچه‌ها تن به این سفر داده‌ام و از آمدن پشیمانم. دریای فیروزه‌ای کثیف و خاکستری است و هوا، مرطوب و داغ، روی تن سنگینی می‌کند. کتابم را می‌بندم و به مردمی که دور و برم هستند نگاه می‌کنم و نگاهم بی‌تفاوت از روی بدن‌ها می‌گذرد، دور می‌زند، برمی‌گردد و روی صورتی نیمه‌آشنا می‌ماند. نزدیک به من، زنی تنها، که سن و سال مرا دارد، روی ماسه‌ها دراز کشیده است و حسی غریب بِهِم می‌گوید که من این زن را می‌شناسم. فکرهایم درهم می‌شود و ته سرم، خاطره‌هایی مغشوش، مثل کرم‌های شبتاب، برق برق می‌زنند. رویم را برمی‌گردانم اما حواسم پیش اوست. ناراحتم و دلم می‌خواهد جایم را عوض کنم. بچه‌ها را صدا می‌زنم. عینک آفتابیش را برمی‌دارد و توی کیفش دنبال چیزی می‌گردد. سرش را بالا می‌گیرد. می‌نشیند. رویش را می‌چرخاند و یک آن، به من خیره می‌شود؛ از چشم‌هایش است که او را می‌شناسم؛ از آن دو تا دایره‌ی درشت آبی که هنوز هم مثل روزهای کودکی ته دلم را می‌لرزاند.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools