
قدرتنویسنده: راندا برن
نگاهی اجمالی به کتاب“ شکستهای پیدرپی، گفتههای اطرافیان یا باورهای غلطی که از روابط اجتماعی به ما منتقل شدهاند، ممکن است بذر این عقیده را در ذهنمان کاشته باشند که لیاقت آرزوهایمان را نداریم، همان بهتر که برای رسیدن به رؤیاهامان تلاش نکنیم، زیرا هرگز توانایی محقق کردن آنها را نداشته و نخواهیم داشت. اگر این جملات برای شما هم آشنا هستند و بخش گستردهای از گفتوگوهای ذهنی شما را تشکیل میدهند، باید بگوییم راندا برن با شما کاملاً مخالف است. این نویسنده برای اثبات مخالفت خود، در کتاب صوتی قدرت به شما نشان میدهد از آنچه که حتی در تصورتان میگنجد، قدرتمندتر و باارزشتر هستید. شما سزاوار تمامی آرزوهای کنونی و رؤیاهایی هستید که از این به بعد ممکن است در ذهن داشته باشید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ چارلیز واینوود و سیلاس نش، از زمانی که یاد گرفتند راه بروند، بهترین دوست هم بودند. از سن چهاردهسالگی عاشق هم شدند. امااز امروز صبح... کاملاً با یکدیگر غریبه هستند. اولین خاطراتشان، اولین دعوایشان و اولین لحظهای که عاشق یکدیگر شدند... همهچیز را فراموش کردهاند. چارلیز و سیلاس باید باهم پرده از اتفاقی که برایشان افتاده است بردارند و دلیلش را بفهمند؛ اما هرچه بیشتر پیش میروند و بیشتر در مورد خوشان میفهمند... بیشتر برایشان این سؤال پیش میآید که چرا از همان ابتدا، رابطهشان را باهم شروع کردند؟ چارلی هرکاری میکند تا فراموش کند و سیلاس هرکاری میکند تا بهیاد آورد... ”