کالبدشکافی ترور

کتاب صوتی

کتاب صوتی کالبدشکافی ترور

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
برگردان خسروی صبری

نام اصلی:

ناشر: نشر نو

سال چاپ:

شابک:

دسته بندی: سیاسی

خلاصه:

شاید اگر از ما بپرسند نخستین ترور به چه زمانی برمی‌گردد، با کمی تجسس در حافظه‌ی خود به این نتیجه برسیم که قدمت چندانی ندارد و احتمالاً همزمان یا کمی پیشتر از جنگ‌های جهانی رخ داده است. همین که شنیدن نخستین مطالب کتاب صوتی کالبد شکافی ترور را آغاز کنید و با اندرو سینکلر همراه شوید، می‌بینید که ریشه‌های ترور به جایی در دل تاریک‌ترین دالان‌های تاریخ می‌رسد. به نقطه‌ای که هیچ مورخ یا کتاب تاریخی نتوانسته به آن دسترسی داشته باشد. کتاب‌های دینی به ما می‌گویند نخستین ترور با قتل هابیل به دست قابیل اتفاق افتاد. درست است که در آن زمان هنوز حکومتی با مفهوم امروزی شکل نگرفته بود و طمع سیاسی پا به دنیای آدم‌ها نگذاشته بود، اما این قتل را که نخستین کشتار به دست آدمیان به حساب می‌آید، می‌توانیم نقطه‌ی آغازی برای ترورهای امروزی بدانیم.

بشنوید:

هنرمندان:

مدت زمان اثر: 15 ساعت و 36 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

مالون می‌میردنویسنده: ساموئل بکتRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب صوتی مالون می‌میرد دومین قسمت از سه‌گانه‌ی معروف ساموئل بکت نویسنده‌ی برنده‌ی نوبل ادبیات است. در این داستان مونولوگی بلند را می‌شنوید که حکایت‌هایی از اشخاص مختلفی را روایت می‌کند اما مهم‌ترین ویژگی این قصه‌ها نه پایان یا وقایع، بلکه نگاه منحصربه‌فردی است که مالون نسبت به دنیا دارد. ”

سیزده دلیل براینویسنده: جی اشرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ با تمام عضلات بدنم که باهم متحدانه می‌خواهند از حال بروم، مقابله می‌کنم. همه‌ی عضلاتم انگار باهم از من می‌خواهند به مدرسه نروم. می‌خواهند به‌جای دیگری بروم و تا فردا پنهان شوم؛ ولی اهمیتی نداشت، هر وقت به مدرسه برمی‌گشتم، مجبور بودم با آن آدم‌های داخل نوارها روبه‌رو شوم. به ورودی پارکینگ نزدیک می‌شوم. جایی که تخته‌سنگ بزرگ و حکاکی شده‌ای با پیچکی که به دور پایه‌ی آن پیچیده شده قرار دارد. روی آن نوشته یادبودِ سال 1993. در طول این سه سال، بارها از جلوی این تخته‌سنگ عبور کرده‌ام؛ اما هیچ‌وقت پارکینگ را به این شلوغی ندیده بودم. حتی یک‌بار، چون هیچ‌وقت این‌قدر دیر به مدرسه نمی‌آمدم. تا امروز. به دو دلیل. یک: بیرون دفتر پُست منتظر ایستاده بودم. منتظر بودم باز کند تا جعبه کفشی پر از نوار کاست را پُست کنم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools