نگاهی اجمالی به کتاب“ «اینم شد زندگی» یک مجموعه داستانی از نویسنده توانای اهل ترکیه، عزیز نسین است. او در این آثار طنز تلخ و سیاهی را برای توصیف پیرامونش به کار میگیرد تا معایب اجتماعی زمانش را برملا کند و با نقد آنها راهکار گذر از این معایب را نشان دهد. او منتقد بیرحم اما خوشزبان جامعه ترکیه است و البته خوشانصاف؛ زیرا همه تقصیرها را هم به گردن حکومت و سیستم اداری و... نمیاندازد. قلم او متوجه مردم هم هست و با نقد خرافات، کژبینی و کوتتهفکری مردم، میکوشد توازنی در نقدهایش ایجاد کند و راه برونرفت از مشکلات را بیشتر بنمایاند. بخشی از کتاب: «بعد از اینکه مرا ختنه کردند اسم مرا در یک مکتب نوشتند. مکتب از خانه ما خیلی دور بود ولی چاره نداشتیم باید میرفتم، راستش از دوری راه زیاد ناراحت نبودم چون خیابانها را دید میزدم!... ملاباجی که من آنجا درس میخواندم سه تا دختر بزرگ داشت، هر سهتا سفید و خوشگل بودند و من از هر سه تاشان خیلی خوشم میآمد! مثل روسها بودند. آخه از وقتی که روسها به مملکت ما آمدند دوچیز را با خودشان آوردند. یکی زنهایِ خوشگل و سفید و یکی هم اسکناسهای بزرگ!... پدرم دوتا از این اسکناسها داشت. البته مردم زیاد داشتند. اسکناسهای روسی توی دست و پای مردم ریخته بود وقتی روسها از ترکیه رفتند. انقلابیون اسکناسها را جمع کردند بعد هم از اعتبار افتاد. البته ما غیر از دو تا نداشتیم. چه میشد کرد. پولی بی اعتبار هم گیر ما نمیآمد! پدرم پولهای به آن بزرگی را یک قروش فروخت!... وقتی به مکتب رفتم مادرم یک فینه قرمز رنگی برایم درست کرد و به سرم گذاشت. یک قلم و دوات هم برایم خرید که وقتی مینوشتم «جرجر» صدا میکرد! روز اول به مدرسه رفتم باید این دعا را حفظ میکردم «رب یسر و لما تیتر رب تمین بالخیر» یعنی «آفریدگارا کارم را آسان کن. نگذار سخت بگذرد. تو کارم را به خیر بگردان» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ همانطور که از عنوان کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول برمیآید، میتوان حدس زد که با رمانی جنایی-معمایی روبهرو هستیم. در سال 1992 به سر میبریم. ونکا راکول 19 ساله، زیباترین و جذابترین دختر مدرسهی «تکنوپل سوفیا آنتوپولیس» است؛ مدرسهای معروف در شهر ریویرای فرانسه. ونکا با معلم فلسفهی خود، الکسیس، ارتباطی پنهانی دارد و تصمیم میگیرد یک شب از خوابگاه بیرون برود تا با او فرار کند. ونکا و الکسیس در یک شب سرد که تمام شهر زیر بارش برف و طوفان مدفون شده است، نقشهی خود را عملی میکنند. آنها با یکدیگر فرار میکنند و دیگر هیچوقت خبری از ونکا نمیشود. کتاب صوتی ماجرای ناپدید شدن ونکا راکول با این اتفاق شروع میشود. ”