نگاهی اجمالی به کتاب“ «خوان داوید نازیو» مرگ و فقدان انسانی که عشق ما نثار اوست را به از دست دادن عضوی از بدنمان تعبیر میکند؛ ازدست شدن او گویی ازدستشدن دست یا پایمان است! با همان فروپاشی عصبی و تجربهای شبیه به همان دردی که آدمی ممکن است هنگام ازدست دادن دست یا پایش احساس کند. حال تصور کنیم اگر پیش از آنکه بهواقع دست یا پایمان را ازدست بدهیم، از قریبالوقوع بودن این مهم، این فقدان، مطلع شویم، وضعیت ما چهگونه خواهد بود؟! ما چهگونه با ناپدید شدن عضوی از بدنمان، بخشی از جانمان و درد نامتصور این ناپدیدشدن در روح و جسممان، مواجه میشویم؟ ماجرای کتاب «مسئلهی مرگ و زندگی» نوشتهی «اروین یالوم» و «مریلین یالوم» از پیشآگاهی نویسندگانش از این موضوع شروع شده است. مریلین به سرطان دچار میشود و مرگش حتمیست. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ روزی مردی به نزد ویل دورانت، مورخ و اندیشمند مشهور،رفت و از او درخواست کرد دلیلی به دست او بدهد که چرا نباید خودکشی کند. دورانت در آن وقت محدود، جوابهای به او داد و مدتی بعد، نامهای برای بیش از صد شخصیت مشهور فرستاد و دربارهی معنی زندگی از آنها نظر خواست و پاسخهای رسیده را به همراه دیدگاه خود، در این کتاب منتشر کرد.
درباره معنی زندگی یکی از خواندنیترین آثار ویل دورانت، نویسنده کتاب بزرگ تاریخ تمدن است. ”