نگاهی اجمالی به کتاب“ انسانها ظاهراً قابلیت نامحدودی برای آزردن و آسیب رساندن به یکدیگر دارند، کاری که زمانی به عمد صورت میگیرد و گاهی معلول شرایط یا سوء تفاهمهاست. علتِ آن هر چه که باشد، برای اکثریت افراد گذشت و بخشیدنِ لطمهای که وارد شده و رنجشی که پیش آمده، کار آسانی نیست و امکان دارد که فرد تا چندین سال کینهای را فراموش نکند. من در طول زندگی حرفهایام اشخاص زیادی را دیدهام که سالها رنجشهایی را در دل نگه داشتهاند. شاید گذشت کار دشواری باشد، اما از سوی دیگر ما غالباً فشار روانی و درد و رنجی را که خودداری از بخشش و کینهورزی برای خود و اطرافیانمان ایجاد میکند، دستکم میگیریم. اغلب در مکالمات میشنویم که: «هرگز او را به خاطر این کارش نخواهم بخشید.» یا: «تا عمر دارم کاری را که با من کرد، نه میبخشم و نه فراموش میکنم.» زندگی پر از اختلافاتی است که دائماً میان افراد بروز میکند و حاصل آنها اغلب قهر مادامالعمر طرفین با یکدیگر است. من در مقام یک روانشناس میپرسم که اگر امتناع فرد از عفو و گذشت، منجر به اندوهگین شدن، از دست دادن سلامتی و احساس تنهایی و دلتنگی او شود، چه بهایی برای آن پرداخته است؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ هرکول پوآرو کارآگاه مشهور بلژیکی که معماهای دشوار و پروندههای ویژه قتل را با هوش بینظیرش حل میکند، این بار با یک پروندهی قتل روبهرو شده است که رمزگشایی آن چندان آسان نیست!
ماجرا با قتل خانم مک گینتی، پیرزنی که در یک روستای کوچک زندگی میکند آغاز میشود. پس از پخش شدن خبر قتل، همهی اهالی روستا به مستاجر او شک میکنند و او را بهعنوان قاتل خانم گینتی میشناسند! اما همه چیز به همین روشنی و آسانی نیست و ماجرای بسیار پیچیدهتری در حال رخ دادن است! چرا که پس از مرگ پیرزن بیچاره، یکی دیگر از اهالی روستا نیز به قتل میرسد و این اتفاق پروندههای قدیمی را دوباره به جریان میاندازد. پروندههایی که هرکدام به نوعی با این قتلها در ارتباط هستند و هیچکس جز هرکول پوآرو از پس حل کردن آن برنمیآید! ”