معجزه انضباط فردی

کتاب صوتی

کتاب صوتی معجزه انضباط فردی

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی: The miracle of individual discipline

ناشر: نشر شبگیر

سال چاپ: 1390

شابک:

خلاصه:

برایان تریسی در کتاب معجزه انضباط فردی به شما کمک می‌کند تا تنبلی و تن‌پروری را کنار بگذارید. او نه اصل برای منظم بودن ارائه می‌دهد و به شما می‌آموزد چگونه با برنامه‌ریزی به فرد با انضباطی تبدیل شوید.
کتاب معجزه انضباط فردی (The miracle of Self-Discipline) نخستین بار در سال 2010 به چاپ رسید و به سرعت به یکی از کتاب‌های پرفروش در زمینه خودشناسی تبدیل شد.
برایان تریسی (Brian Tracy) در مقدمه‌ی کتابش قول می‌دهد با راهکارهایش شما را منظم‌تر و منضبط‌تر کند. او در ابتدای کتاب حاضر به این موضوع اعتراف می‌کند که هیچ‌گاه فرد باانضباطی نبوده و بعد از درخواست ناشران برای نوشتن این کتاب متوجه نمود بیرونی رفتارش برای دیگران شده است.
او در هر بخش از این کتاب یک اصل مهم برای دست یافتن به انضباط را شرح می‌دهد. در اولین بخش و در واقع اولین اصل درباره درست فکر کردن توضیح می‌دهد. به اعتقاد او اغلب مردم به هیچ عنوان فکر نمی‌کنند به طوری که می‌توان گفت هر کار دیگری برایشان راحت‌تر از فکر کردن است. او می‌گوید اگر می‌خواهید کاری که انجام می‌دهید از اثرگذاری خوبی برخوردار باشد، باید تفکر درستی پشت آن قرار گیرد تا کیفیت خوبی را دریافت کنید.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار آرش رستمی
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 1 ساعت و 45 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

بندبازنویسنده: ساسان حبیب‌وندRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ بندباز، سفری جذاب و بی‌سابقه به دنیای خویش است. "بندباز" سفری است در پی شادمانی و آزادی درونی، حادثه‌ای که نگاهی نو و متفاوت را در مخاطب متولد می‌کند. پیتر که از آزار و تمسخر هانس و دنیل به تنگ آمده، در راه مدرسه با آنها گلاویز می‌شود و از آن دو کتک می‌خورد. اما آنچه حقیقتا او را رنج می‌دهد، درد جسمانی نیست؛ سایه‌ی غول‌آسای «آدم‌بزرگ‌»هایی است که اینجا هم مثل همه‌جا بالای سرش ایستاده‌اند و سیل قضاوت‌های رنگارنگ‌شان را بر سرش هوار می‌کنند...‌ دست مهربان تام، دبیر علوم بر روی شانه‌اش، پیتر را از فکر بیرون می‌آورد... تام، از زندگی، آدم‌ها، دنیا و همه‌چیز، حرف‌های تازه و عجیبی به پیتر می‌زند. حرف‌هایی که تابه‌حال هیچ‌کس به او نگفته و در هیج مدرسه‌ای هم یاد نمی‌دهند و به‌قول تام، اصلا نمی‌خواهند که تو بدانی... در مسیر داستان اتفاقات گوناگونی رخ می‌دهد که هر یک، صحنه‌ی تازه‌ای را از زندگی و روابط آدم‌ها پیش چشم پیتر می‌گذارند.... "بندباز” سعی دارد تولد رنج‌ها و تضادهای آدمی را از کودکی ریشه‌یابی کند و به او نشان دهد که اطرافیان، چگونه با تحمیل باورهای کور و ظالمانه، نهال پررنجی را در روان او کاشتند و او را به مسیری غریب و پردلهره انداختند و با این کار، وجود شاد و آزادش را بازیچه‌ی خشم و افسردگی کردند. رمان «بندباز»، دانش «خودشناسی» را از حالت شعارهای دور از ذهن درآورده و آن را به‌شکل یک بینش روشن فکری و عملی معرفی می‌کند. از جذابیت‌های کم‌سابقه‌‌ی «بندباز» آن است که پیام نغز مولوی را به زبانی ساده و در قالب داستانی امروزی برای خواننده‌ بازگو می‌کند. در این کتاب از علم، فلسفه و عرفان شرق و غرب در بیان واقعیت‌ها استفاده شده است. به‌خصوص نگاه عمیق و عارفانه‌ی مولانا به‌همراه داستان‌های جذاب مثنوی، رنگ و بویی لطیف و دلپذیر به داستان بخشیده‌اند. «بندباز»، راه خلاصی از چنگال رنج و خودباختگی را در بیدار شدن بر ایده‌آل‌های تحمیلی و انتظارات ظالمانه می‌داند، و خواننده را تا پای گذاشتن به جاده‌ی این بیداری، همراهی می‌کند. ”

در خلوت خوابنویسنده: فتانه حاج سیدجوادیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستان کوتاه «در خلوت خواب» نوشته ی «فتانه حاج سیدجوادی» است. این مجموعه هشت داستان را با عنوان های «رنگ تعلق»، «شیشه»، «در خلوت خواب»، «لالا»، «سمفونی حماقت»، «خرگوش»، «پوچ»، و «عرض زندگی» دربرمی گیرد. در بخشی از داستان «شیشه» می خوانیم: «من آدمی هستم که همیشه دیر رسیده ام. هنوز هم دیر می رسم. در این دیر رسیدن ها هرگز خود مقصر نبوده ام بلکه مانند برگی که روی آب افتاده باشد، در طی مسیر، مرتب و ناخواسته به این شاخ و آن خس و خاشاک گیر کرده ام و دیر رسیده ام. من دیر رسیدم و در نتیجه با وجود آن که در شرق، سرزمینی که در آن قدم نوزاد پسر همیشه مبارک است متولد شده بودم، مرا نمی خواستند. زیرا من آخرین فرزند یک خانواده ی پراولاد بودم و ناخواسته متولد شده بودم. پدر و مادرم با داشتن داماد و عروس از تولد من که ناگهان چون مهمان ناخوانده ای از راه رسیده بودم، مکدر بودند. من از این جهت با پسرعمویم تفاوت بسیار داشتم. او نخستین و تنها پسر خانواده ی خود بود که با نذر و نیاز فراوان و ناز و ادای بسیار متولد شده بود.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools