
مسخنویسنده: فرانتس کافکا
نگاهی اجمالی به کتاب“ مجموعهای از پنج داستان شنیدنی نوشتهی فرانتس کافکا -نویسندهی نامدار و صاحبسبک آلمانی- را در کتاب صوتی مسخ و داستانهای دیگر میشنوید. داستانهای این مجموعه بهترتیب «مسخ»، «در سرزمین محکومان»، «گزارشی به فرهنگستان»، «هنرمند گرسنگی» و «لانه» نام دارند.
بیتردید مسخ را میتوان یکی از تأثیرگذارترین و پربحثترین آثار ادبی قرن بیستم قلمداد کرد. فرانتس کافکا در این داستان ماجرای مردی بهنام گرگور سامسا را روایت میکند که یک روز صبح از خواب بیدار میشود و میبیند که دیگر کالبد انسانی ندارد. او حالا در خانهی خود و روی تخت خود، به حشرهای زشت و بزرگ و چندشآور تبدیل شده است. منتقدان و مفسران تحلیلهای بسیاری از داستان مسخ ارائه دادهاند و با گذشت دهها سال از نگارش و نخستین انتشار این اثر، گرگور سامسا کماکان توجهها را بهسوی خود جلب میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ شیوع روزافزون اوتیسم در میان کودکان دغدغه بسیاری از والدین امروزیست. آن هم در جامعهای که امکانات قابل قبولی برای این کودکان در نظر گرفته نشده است. این کتاب تنها به بیان گوشهای از مشکلات اوتیسم و تأثیر آن بر روابط آدمها پرداخته است.
نگاه، فرزند ابراهیم و غزاله، مبتلا به اوتیسم است. غزاله که زنی امروزیست حاضر نیست تمام موقعیتها، وقت و انرژیاش را صرف کودکی کند که چیزی از جهان او نمیداند. از سوی دیگر ابراهیم هم به طور کلی منکر اوتیسم دخترشان میشود. رابطه ابراهیم و غزاله در اثر مواجهه با این مشکل فرزندشان از هم میپاشد. معضلاتی که هر کدام از آنها در نگهداری از کودکشان دارند، رویکرد جامعه، خانوادهها و اطرافیان به معضل اوتیسم دستمایه اصلی رمان به من نگاه کن است. ”