نگاهی اجمالی به کتاب“ چه کسی را بینظیر میدانیم؟ آیا ممکن است در جواب به خودتان اشاره کنید؟ آیا خودتان را شخصیتی استثنائی میدانید؟ کتاب صوتی تو بینظیری نوشتهی ویکتوریا اوستین به شما میگوید که تمام افراد میتوانند پاسخی مناسب برای این سوال باشند، زیرا خداوند هر یک از ما را به شیوهای متمایز و درخشان آفریده است.
خداوند از روح خویش در وجود تکتک ما دمیده پس اغراق نیست اگر بگوییم هر شخص گوشهای از ذات الهی را درون خویش دارد. ما ساخته و مخلوق اوییم، شکلگرفته توسط خردی بینهایت که خوب میدانسته کدام نعمت را به بندهاش بخشیده و چه چیزی را از او دریغ کند. ممکن است با دیدن دیگری به داشتههایش غبطه بخوریم شاید هم برعکس، احساس غرور کنیم. مسئلهی مهم به یاد داشتن این نکته است که نقشهی زندگیمان از قبل طراحی شده و تمام آنچه فراتر از اختیار ماست یک هدف دارد: بینظیر بودن ما! ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ مالکوم کرشاو، شخصیت اصلی رمان هشت قتل حرفهای نوشتهی پیتر سوانسون در یک کتابفروشی به نام اُلد دِوِل در شهر بوستون کار میکند که بهطور تخصصی در کار فروش کتابها و رمانهای جنایی-معمایی است. رئیس وقت کتابفروشی روزی از مالکوم میخواهد که تولید محتوای وبلاگ فروشگاه را در زمینهی جنایی و معمایی بر عهده بگیرد. مالکوم که از خوانندگان قدیمی این ژانر به شمار میرود تصمیم میگیرد در وبلاگ کتابفروشی فهرستی از کتابهای منتخب را در ژانر جنایی منتشر کند؛ فهرستی با نام «هشت قتل حرفهای» که دربرگیرندهی آثاری از آگاتا کریستی، پاتریشیا هایسمیت، ایرا لوین، برکلی کاکس، جیمزام کین، جان دی مک دونالد، دانا تارتت و اِی میلن است. او این لیست پیشنهادی را در وبلاگ کتابفروشی منتشر میکند اما خبر ندارد قرار است درست بر سر همین موضوع در دردسری بزرگ بیفتد و پای پلیس افبیآی را به کتابفروشی اُلد دِوِل باز کند. ”